«آپاراتچی» نه مانند کمدیهای مرسوم مبتذل است و نه قصد دارد اثری پرفروش باشد، اما بهتر بود کارگردان برای فیلم اولش کمی نبوغ به خرج میداد و اینگونه شاید میتوانست از این شکل ایستا و تکراری فاصله بگیرد
درام ورزشی ژانر مهجوری در سینمای ایران است که کمتر کسی دنبال چنین ژانری میرود، اما فیلم پرویزخان اولین ساخته علی ثقفی در ژانر ارزشی ساخته شده و یک پرتره از پرویز دهداری، مربی پیشکسوت تیم ملی ایران است
«پرویزخان» از چند لحاظ در سینمای ایران حائزاهمیت است. فیلم به همان اندازه که ژانر ورزشی را احیا میکند، خیلی درست و به قاعده به زندگی و شخصیت پرویز دهداری میپردازد و در کنارش، تماشاگر را با وقایع دهه ۶۰ آشنا میکند.
طاهرفر که «آپاراتچی» نخستین فیلم سینماییاش به شمار میرود نتوانسته از این فرصت بزرگ به درستی به نفع خود و فیلمش استفاده کند. «آپاراتچی» از شروع تا پایان درگیر موقعیتهای کلیشهای برای ساختن لحظههای کمدی میشود موقعیتهای طنزی که خلق میکند، فاقد جذابیتهای سینمایی است.
«تمساح خونی» را باید یک اکشن کمدیِ درست و حسابی در سینمای ایران دانست که کمتر نمونهاش را در سینمای ایران ساخته میشود. فیلمسازان دیگری سعی کردهاند این جنس از کمدی را در فیلمهایشان نشان دهند، ولی انقدر در داستان و ساخت ضعف داشتهاند که فیلمشان چیزی برای عرضه نداشته است.
پروین اعتصامی برخلاف شاعرانِ معاصر دیگر مثل فروغ، زندگی دراماتیکی نداشت. شاید مهمترین مسئله زندگی پروین اعتصامی به ازدواج و طلاقش برگردد و دیگر خیلی با فراز و نشیب خاصی طرف نباشیم.
صحت در «صبحانه با زرافهها» همچون فیلم قبلیاش سراغِ همان مضامین مورد علاقهاش رفته است و این بار با طنازی بیشتری با مفاهیمی مثل مرگ، دوستی و بخشش شوخی میکند.
احتمالا کارگردان فیلم با همان تصور عامیانه که با گریم و صدا میتوان فیلم ترسناک ساخت، پشت دوربین قرار گرفته و «بوی خون» را ساخته است و در نهایت ماحصل کارش، چیزی شبیه به فیلمهای آماتور گروههای دانشجویی شده است.